آرامش درون به معنای داشتن آرامش روحی و ذهنی است. راههای زیادی وجود دارد که افراد می توانند با استفاده از آن ها به آرامش خاطر و یا درون خود دست پیدا کنند. در متن زیر به برخی از مهم ترین این راهها اشاره شده است.
بهترین راه رسیدن به آرامش درون
رسیدن به آرامش درون یک واقعیت امکان پذیر است و نیازی نیست که افراد برای یافتن آن به مدیتیشن در قله گوه و یا شکستن ساحل برای یک استراحتگاه سلامتی اقدام کنند. افراد بایستی همواره زمانی را برای استراحت خود اختصاص دهند. هر چند که افراد در میان سرعت و دغدغه دیوانه کننده زندگی روزمره است که بیش تر از همه نیاز به دستیابی به آرامش درون دارند. زمانی که افراد آرامش را در درون خود حمل می کنند، بدون توجه به شرایط بیرونی و یا آن چه که زندگی در هر لحظه به آن ها ارائه می دهد، این توانایی را دارند که همیشه آرام و شاد باشند. حال اگر بخواهیم به تعریفی از آرامش درون بپردازیم به این نتیجه می رسیم که آرامش درون، یعنی این که فرد دارای آرامش روحی و روانی باشد و ذهن وی نیز از هر گونه نگرانی و افکار منفی رها باشد. آرامش درونی به حالتی گفته می شود که در آن ذهن فرد ساکت و آرام است و فرد در این گونه موارد دارای توانایی اتصال به خود برتر است که تا ابد در آرامش باشد. اگرچه که ممکن است این نوع آرامش، هدف والایی به نظر برسد، اما این حالتی است که همه افراد می توانند به آن دست پیدا کنند. هدف ما در این متن این است که مهم ترین راه هایی که افراد می توانند با استفاده از آن ها به آرامش درون دست پیدا کنند را معرفی کنیم که در زیر به مهم ترین آن ها پرداخته می شود:
1- افراد برای دستیابی به آرامش درون، باید همواره آنچه که هست را بپذیرند. به این معنی که هر آنچه در لحظه حال اتفاق می افتد به آن بله بگویند و در برابر آن مقاومت نکنند، با آن مبارزه نکنند و سعی کنند که با آن بحث نکنند. چرا که وقتی فرد با این شرایط شروع به مبارزه می کند، به مانند این است که در حال مبارزه کردن با کل جهان می باشد. پس مهم ترین اقدام در این لحظه این است که افراد آن چه را که هست بپذیرند و تسلیم نشوند. سپس از خود بپرسند که لحظه حال از آن ها چه می خواهد و آن را انجام دهند.
2- افراد باید همواره سعی کنند که عدم قضاوت را تمرین کنند. زمانی که افراد شروع به قضاوت در مورد هر چیزی که برای آن ها اتفاق می افتد می کنند و به آن برچسب های بد و ناعادلانه می زنند، خود را در یک سلول قرار می دهند. این افراد باید با تمرین کردن عدم قضاوت، خود را از زندانی که برای خود ساخته اند رها کنند.
3- افراد باید همواره سعی کنند که اعتیاد خود را به ترجیحات تبدیل کنند. لازم است بیان کنیم که اعتیاد به هر گونه تمایلی گفته می شود که در صورت عدم ارضای آن از جانب فرد، فرد را ناراحت و یا ناراضی می کند. برای مثال اگر فرد از کسی تقاضای کمک کند و آن نفر از کمک کردن به وی امتناع کند و فرد ناراحت شود، فرد به این معتاد می باشد که مردم باید به درخواست های وی رضایت دهند. یا اگر فرد به دلیل این که ماشینش صبح روشن نشده است، ناراحت است پس معتاد به داشتن ماشینی می باشد که در شرایط کاری عالی باشد. حال، در این زمینه اگر فرد اعتیادهای خود را به ترجیحات تبدیل کند این اتفاق می افتد که: اگر فرد از دوستش تقاضای کمک کند و او نیز موافقت کند که به وی کمک کند، این باعث می شود که روز فرد حتی بهتر از گذشته شود. با این حال، اگر طرف از کمک کردن به فرد امتناع کند باز هم همه چیز خوب است و این که دوست فرد به وی کمک کند یک اولویت است و اگر کمک نکند هم هیچ اشکالی ندارد و به فرد هیچ گونه ناراحتی و نارضایتی دست نمی دهد. زمانی که افراد اعتیادات خود را به ترجیحات تبدیل می کنند، اگر که خواسته هایشان محقق نشود، دیگر احساس بی قراری و ناراحتی نخواهند کرد و این منجر به آرامش خاطر در آن ها می شود.
4- اقدام دیگری که فرد باید در راستای دستیابی به آرامش درون خود انجام دهد این است که به ذهن خود بیاموزد که ساکن شود. چرا که داشتن یک ذهن متلاطم، نمی تواند در آرامش باشد. بهترین کار این است که فرد به ذهن خود بیاموزد که از تلاطم به سمت آرامش حرکت کند که بیش تر افراد می توانند از طریق انجام دادن ورزش های مدیتیشن به این امر مهم دست پیدا کنند. افراد می توانند با بستن چشم ها و تمرکز کردن بر نفس خود مراقبه و یا مدیتیشن را شروع کنند. سپس با هر گونه فکری که سعی در دور کردن توجه فرد از نفس وی دارد، مبارزه کنند، مانند ابرهایی که از یک روز آفتابی دیگر عبور می کنند، رفتار کنند. افراد باید سعی کنند که فکرهای مخرب را کنار بزنند و در عین حال توجه خود را نیز به آن ها معطوف نکنند. به سادگی اجازه دهند که آن فکر را از افق و آگاهی خود دور کنند و سپس آن را به طور کامل از بین ببرند.
5- افراد باید توجه داشته باشند که همواره ذهن آگاهی را تمرین کنند. ذهنی که در آرامش می باشد، به اجبار به گذشته و آینده فکر نمی کند. حال برای این که افراد ذهن خود را از گذشته و آینده فارغ کنند باید اقداماتی را در این زمینه انجام دهند. این که باید توجه خود را به احساس سر زندگی در بدن خود از جمله در دست ها، بازوها، پاها و غیره معطوف کنند. علاوه بر این، لحظه ای را برای احساس قدردانی برای چیزهایی که در لحظه حال دارند اختصاص دهند.
6- راه دیگر برای رسیدن به آرامش درون این است که افراد می بایست از نیروی اراده خود برای انتخاب افکاری که به آن ها احساس آرامش می دهد، استفاده کنند. با این حال، آن ها هم چنین می توانند از اراده خود برای انتخاب افکار خود استفاده کنند. یعنی به جای این که افکاری را انتخاب کنند که به فرد آسیب می زند، افکاری را انتخاب کنند که به وی کمک می کند و به فرد آرامش می دهد. برای مثال می توانند در طول روز به افکار خود توجه داشته باشند. حال، وقتی متوجه شدند که در حال سرگرم شدن به افکاری هستند که به فرد صدمه می زند، باید از آن افکار دست بردارند و به سمت افکاری بروند که به فرد کمک های مفیدی می کنند و علاوه بر این، به وی احساس آرامش می دهند. فرد باید همواره به خود بگوید که همیشه می تواند افکاری را انتخاب کند که آرامش درونی را برای وی به ارمغان می آورد.
7- افراد باید همواره توجه خود را بر روی چیزهایی متمرکز کنند که می توانند آن ها را کنترل کنند. زمانی که افراد نگران چیزهایی می باشند که نمی توانند آن ها را کنترل کنند، خلق و خوی خود را خراب می کنند و این باعث می شود که توانایی های آن ها را کم کند.
8- بهترین کار برای رسیدن به آرامش درون این است که افراد باید زمانی را در طبیعت بگذرانند. قدم زدن در پارک یا آخر هفته را در کمپینگ گذراندن، در مقایسه با نشستن 24 ساعته در یک ساختمان، احساس متفاوتی را به فرد می دهد. علاوه بر این، گذراندن وقت در میان پرندگان و درختان نیز حسی صلح آمیز دارد.
9- افراد باید سعی کنند که همواره با خود صادق باشند تا بتوانند به آرامش خاطر دست پیدا کنند. افراد باید زندگی ای را داشته باشند که با ارزش های آن ها هم خوانی داشته باشد. افراد مجبور نیستند زندگی خود را صرف شغلی کنند که برای دیگران تأثیرگذار باشد. بهترین تصمیم ها و آن چه را که برای فرد مهم است را افراد باید خودشان تصمیم بگیرند.
10- افراد باید توجه خاصی به آن چیزهایی را که می خورند داشته باشند. بهترین اقدام این است که افراد باید غذاهایی را مصرف کنند که منجر به بهبود حافظه آن ها می شود. تمرکز آن ها را افزایش داده و در نهایت به آن ها کمک می کند که احساس خوبی را نسبت به خود داشته باشند.
11- انجام دادن اعمال نیک نیز راه مؤثر دیگری برای رسیدن به آرامش درون می باشد. افراد زمانی که کارهای نیک را انجام می دهند، بیش تر متوجه می شوند که دیگران در حال مبارزه و چالش هستند. افراد وقتی مهربان باشند در عوض مهربانی دریافت می کنند، هم چنین وقتی که به فرد دیگری کمک می کنند، احساس رضایت و غرور خواهند داشت.
بنابراین، با توجه به توضیحات ارائه شده در بالا، می توانیم نتیجه بگیریم که آرامش درونی یک انتخاب است و بسیاری از عادات فرد تعیین کننده میزان آرامش وی در زندگی روزمره است.